سیزده بدر
دیروز سیزده بدر یا به قول بعضی ها روز طبیعت بود ، ما هم مثل بقیه برای اینکه نحسی 13 نگیرتمون رفتیم بیرون.
جای خیلی دوری نرفتیم ، من و بابا ، مامان تی تی و بابا خلیل، خاله مائده و عمومحسن ، خاله الهام و عمو حجت و مامانی و بابایی نازگل .
خیلی خوش گذشت ، من که فقط خوردم . دریغ از یه قدم راه رفتن!!
ناهار بابا خلیل آب گوشت درست کرده بودند ، فوق العاده بود ، مامانی نازگل هم لوبیاپلو آورده بودند ، وای خدایا دلم خواست !!!
راستی برای ناهار عمه حمیده نازگلی هم اومدند.
برای عصر هم مامانی نازگل آش درست کردند ، خیلی مزه داد ولی تا صبح از دل درد نتونستم بخوابم.
ولی درکل روز خوبی بود . با خاله الهام و عمو حجت دومینو بازی کردیم و این تنها فعالیت غیر خوراکی من بود !!
بابا علی هم در رقابتی با عمو حجت کل انداختند و بابایی 89 تا رو پایی زدند!!!
آخرسر هم برای سلامتی شما سبزه گره زدم .
همه آرزو کردند سال دیگه با جمعیت بیشتری دور هم جمع شیم.
امیدوارم سال دیگه با هم بریم سیزده بدر
دوست دارم
بوس بوس
به نازگلی هم سلام برسون