گل پسرگل پسر، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه سن داره

امیرعلی هدیه خدا

تولد مامان سارا مبارک از طرف امیر علی و باباش

سلام  سلام 100 تا سلام مامان جون جونی سلام تولدت ( دو مهر )مبارک      اینم بابایی میگه ( تولدت مبارک عزیزم)            ایشا الله 1000 ساله بشی   هورا به افتخار مامان جونی                  باز هم تولدت مبارک   ...
7 مهر 1392

امروز را به خاطر بسپار!!!

سلام ممنونم پسر گلم خیلی پست قشنگی بود ، دست بابا علی هم خیلی خیلی درد نکنه. امیدوارم بتونیم سال های سال در کنار هم با شادی و سلامت زندگی کنیم.   دوستای زیادی دیروز رو بهم تبریک گفتن ، از همه شون ممنونم. اما قشنگ ترین پیام تبریک رو خاله بهاره برام فرستادن. انصافا خیلی زیباست:   " امروز را به خاطر بسپار ، در نزدیکترین مکان به فرزندت بودن را جشن می گیری و این بهترین هدیه خداوند در روز تولدت به توست! در فردایی نه چندان دور عشقی را به تو می دهد که هرگز تجربه نکرده ای . بهترین مادر دنیا تولدت مبارک. امروز هرگز تکرار نمی شود. امروز را به خاطر بسپار!  "   خدا رو برای این هدیه زیبا سپاس می گم.و ...
7 مهر 1392

اولین سالگرد ازدواج 3 نفره

سلام بابایی امروز سالگرد ازدواج من و مامان سارا جونه (7/7)      هوووووررررررراااااااا     این اولین سالگرد ازدواج من و مامانیه که شما هم بینمونی و ما سه نفره این روز رو جشن می گیریم. دیگه خانوادمون 3 نفریه هوراااااااااا   به افتخار آقا امیرعلی عسل باباش که ما لحظه شماری می کنیم برای دیدنش          اینم یه بوس گنده برا گل پسر ما از طرف بابایی و مامانی         اینم از طرف امیر علی : مامان جونی سالگرد ازدواج شما و بابا علی مبارک       ...
7 مهر 1392

پنجمین سالروز عقد مامان و بابا

سلام عسلم امروز 23 مرداد 92 پنجمین سالروز عقد من و بابا علیه.   امسال با سال های پیش یه تفاوت اساسی داره و اون هم حضور شماست. وجود شما به زندگی ما رنگ  دیگه ای داده. امیدوارم سال دیگه سه تایی در کنار هم در شادی و سلامت این روز رو جشن بگیریم . من و بابا خیلی دوست داریم . اینم عکس ائلین دسته گل سه نفره ما که بابا علی برامون گرفتن.     مراقب خودت باش پسر گلم ...
23 مرداد 1392

تولد خاله مائده

  سلام گلم 18 تیر تولد خاله مائده است ( دست و جیغ و هورا ) . اما چون می خورد به ماه رمضان ، دیشب یعنی یه شب جلوتر ، خونه مامان تی تی یه جشن کوچولو گرفتیم. بازم به خواهر گلم تولدش رو تبریک می گم و امیدوارم هرچه زودتر مامان بشه.                                                  راستی دیگه سن خاله جونیات یه جوری شده که فقط همین مدل شمع جواب می ده !!!!!!!!!!!!!!!!!!!   ...
17 تير 1392

بدون عنوان

سلام گلم گفته بودم 19 خرداد تولد خاله بهاره. اینم عکس کیک تولدش !!!! شمعش نظر من بود و گفتم هم که چیدن اون همه شمع فضای روی کیک رو پر می کرد و نمی شد این کار رو کرد.     راستی یه خبر دیگه مامان تی تی هم که کاندید شورای شهر شده بودن با وجود اینکه اصلا تبلیغات نکرده بودن ، تونستن آرا خوبی به دست بیارن . ولی واقعا من به داشتن همچین مامان اکتیوی افتخار می کنم و دلم برای تو می سوزه که اصلا مامانت به مامان بزرگت نرفته و برای همین بهت پز می دم . چون من مامانی دارم که مامان شما انگشت کوچیکه اش هم نمی شه .       ...
1 تير 1392

سلام سلام

سلام گلم برات چندتا خبر دارم مهمترینش اینکه امروز  31 فروردین هشتمین سالروز ازدواج خاله بهاره و عمو وحیده امیدوارم که زندگی شون با سلامتی و شادی ادامه داشته باشه ، امسال با سالهای پیش خیلی فرق داره ، نی نی نازشون به زندگی شون رنگ و بوی دیگه ای بخشیده .( دست نی نی نازمون درد نکنه ، خاله قربونش بره ) مامان تی تی هم دیروز از کیش برگشتند و کلی برای شما سوغاتی ها ی ناز گرفتند . دستشون واقعا درد نکنه . بعدا عکس وسایل نازت ، کالسکه ( به قول خاله بهار مرسدس بنز) ، کریر ، تخت و پارک ، لباسها و ... رو ،رو وبلاگ می ذارم .   مامان تی تی دوستتون داریم ، مرسی   راستی چهارشنبه متوجه شدیم یکی دیگه از همکارهای بابا هم دارن ب...
1 تير 1392

سلام مامان جون

سلام گلم عسلم نی نی قرتی ، بازم تشریف بردید جشن تولد!!! دوشنبه یعنی دوم اردیبهشت تولد مامان تی تی جونی بود. به همین مناسبت خاله مائده و عمو محسن زحمت کیک رو کشیدن و یه جشن کوچولو گرفتیم . همین جا جا داره از خاله مائده به خاطر زخمت هایی که می کشن تشکر کنیم . من و خاله بهار حسابی تنبل شدیم و خاله جونی خونه مامان تی تی دست تنها باید همه کارا رو انجام بدن . امیدوارم خیلی زود زود جبران کنیم و نی نی ها هم قدر خاله نازشون رو بدونن ، اینم یه بوس از طرف نی نی ها       هفته ای که داره میاد هفته مهمیه ، خاله بهار قرار جنسیت نی نی شون رو بفهمن ، ما هم که قراره خبر سلامتی شما رو بشنویم . برای هر دو تون آرزوی سلامتی می...
1 تير 1392

اولین جشن تولدی که رفتی

سلام مامانی امروز ١٩ فروردین اولین سالگرد تولد تسنیم خانم دختر خاله زینب و دایی صدرا است . مامان و بابای تسنیم هم دانشگاهی های من و بابایی بودن و الان هم دایی صدرا همکار ما هستند. دیشب خاله زینب ما رو دعوت کردند خونه شون . راستی قبلش یه سر رفتیم امامزاده نزدیک خونه شون . تسنیم دیشب حسابی خوردنی بود  اول که رفتیم سریع پرید تو بغل من . بعد هم یه مهر برداشت و به سبک خاله پیرزن ها نماز خوند. وقتی بهش می گفتیم دایی ات چی کار می کنه اخم می کرد و زیر چشمی نگاه می کرد.  وقتی هم براش تولد تولد می خوندیم می خندید و دست می زد .حسابی ما رو با کاراش خندوند. خلاصه شب خوبی بود. یه نکته یادم اومد این اولین جشن تولد نبود که رفتی . روز ...
1 تير 1392