4ماهگی گل پسر
سلام پسر گلم به لطف خدا ، وارد پنجمین ماه زندگی ات شدی. توی این چهارماه لحظات خیلی خوبی رو با هم داشتیم. شدیدا به من وابسته شدی و وقتی بیدار می شی اگه من پیشت نباشم گریه می کنی اونم از نوع شدید. با دیدن نزدیکان لبخند می زنی و گاهی برای بابا علی بلند می خندی. تماشای تلویزین رو خیلی دوست داری . خیلی دوست داری دمر شی ولی تو این کار خیلی موفق نیستی. جدیدا در خوردن شیر همکاری نمی کنی چون دوست داری بدونی اطراف چه اتفاقاتی می افته. وقتی خوابت هم میاد دیگه خیلی دربرابر خوردن شیر مقاومت می کنی . شب ها هم که من نمی تونم از کنارت تکون بخورم. گاهی اوقات با خودت حرف می زنی با زبون شیرین خودت. دستات رو می شناسی و سعی می کنی بخور...