بدون عنوان
سلام گلم
حسابی شیطونی هات گل کرده . مرسی من گفتم تکون ولی نه دیگه اینجوری .
دو شنبه رفتیم دکتر سونو رو نشون دادیم.
خانم دکتر گفتن خدا رو شکر همه چی خوبه . قرص آهن رو هم باید شروع کنم.
روز سه شنبه هم عصر بازی ایران با کره جنوبی بود برای رفتن به جام جهانی. بابا علی هم اومدن خونه که بازی رو ببینن. خدا رو شکر با کلی استرس بازی رو بردیم . من که اصلا فوتبال دوست ندارم ولی بابا علی امیدوارن که سال دیگه بازی ها رو به همراهی شما پسمل ناز ببینن.
بعد هم با خاله الهام اینا رفتیم پونک . ما می خواستیم بریم بوستان . کلی آدم تو میدون داشتن شادی می کردن و می رقصیدن . و کلی هم ترافیک شده بود
. ما که ماشین رو خیلی پایین تر پارک کردیم و پیاده رفتیم .
خیلی ها هم الکی تو ترافیک مونده بودن مثل باباخلیل و عمو وحید .
همینه که تیم ملی هیچ وقت نمی بره برا این که می دونه مردم ما جنبه اش رو ندارن.
دوست دارم