ورود به دومین ماه زندگی
سلام پسر گلم
ورودت به دومین ماه زندگی رو با تاخیر یک هفته ای تبریک میگم.
به دلیل سوختگی پات و تجویز دکتر برای باز گذاشتن شما ، این مدت درگیر بودیم و نتونستم زودتر برات پستی بذارم.
اول از همه بگم که جمعه شب گذشته ( 92.9.8) ، بعد از یک ماه اومدیم خونه خودمون !!!
اما شنبه شما رو بردیم دکتر و بعد از تجویز ایشون ، دوباره رفتیم خونه مامان مهین.
چهارشنبه شب باز برگشتیم خونه و تونستیم پنج شنبه اولین روز سه نفره مون رو تو خونه داشته باشیم.
عصر پنج شنبه (92.9.14) هم رفتیم اولین سری عکس های سه نفره مون رو انداختیم . و شب هم رفتیم خونه تسنیم جونی و شما اولین مهمونی ات رو رفتی .اونجا خیلی خوش گذشت و تسنیمی هم شما رو خیلی دوست داشت . البته شما به خاطر خستگی عکاسی 2ساعته ، کلا خواب بودی و شب که اومدیم خونه تا صبح بیدار بودی.
عکس های زیر هم جدیدترین عکساته :
( مخصوص عمو صدرالدین که دیگه به ما نگن تنبل !!!)
و عکس های زیر که داغه داغه و برای همین امروزن:
و این هم عکس پدربزرگ مهربان :