دومین مهمانی ( خونه خاله بهاره )
چهارشنبه شب خاله بهاره به بهانه اومدن خاله رویا ( دختر خاله مامان تی تی ) و عمو حسین از انگلیس دعوتمون کرده بودن.
خیلی خوش گذشت و خدا رو شکر شما حفظ آبرو کردی و خیلی اذیت نکردی . و ما فهمیدیم عاشق شلوغی هستی و به قدری خسته شده بودی که شب برای اولین بار دو ساعت بدون اینکه گریه کنی و شیر بخوای خوابیدی .
روی دست عمو محسن نم زدی و این جا به نشانه ندامت آروم خوابیدی .( با همراهی دایی پویا )
دو تا عکس زیر هم برای قبل از مهمونیه :
راستی ، از روز دوشنبه (92.10.4) ، داری سعی می کنی دستات رو بشناسی و شروع کردی به خوردن دستت و روز چهارشنبه هم برای اولین بار خونه خاله بهار شستت رو خوردی . بعدا اگه عکسی داشتم برات می ذارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی